نتایج جستجوی عبارت «نحوه تشکیل گردان کمیل مرکز آموزش کازرون تیپ المهدی پادگان جلدیان پادگان حاج عمران شهرستان فسا تپه کدو خط شهید صدر» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید عبدالرسول معصومی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سیدعبدالرسول، از قبیله افلاکیان بود که چند روزی را در قفس تنگ خاکی در میهمانی به سر می‌برد. آنگاه‌که ندای «ارجعی» را شنید،‌ از قفس تن رهید و راه آسمان را در پیش گرفت. به پروازی دست زد که فرودش در وادی «عند ربهم یرزقون» بود و حاصل آن، وصل زیبای یار که در انتظارش به سر می‌برد. سید، از سلاله پاک رسول مکرم اسلام که سلام و درود خدا بر او باد، بود. از سلاله بهترین انسان‌ها...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید فرهنگ زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد فرهنگ زردشت »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. و مپندارید آنانکه در راه خدا کشته می‌شوند، مرده‌اند؛ بلکه آنان زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. ( سوره آل عمران، آیه 169 ) گر مرد رهی میان خون باید رفت از پای فتاده سرنگون باید رفت با درود و سلام به محمد و آل محمد(ص) که خط سرخ شهادت را ترسیم نمودند تا به انسانها راه به خدا رسیدن را بیاموزند و به ما...
شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید خلیل شاهمرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد خليل شاهمرادي »
کوچه‌های شهر نی‌ریز از مهربانی و وفای جوانمردی روایت می‌کنند که در تاریخ ۱۳۴۲/۲/۲۶ در میان خانواده‌ای متدین و مقید به اصول اسلامی پا به عرصه حیات گذاشت. آنگاه‌که گام‌هایش استوار شد و توان حرکت یافت، برای کسب علم و دانش راهی مدرسه فرهمندی نی‌ریز شد و دوره ابتدایی را در آنجا آغاز و به پایان برد. دوره راهنمایی را در مدرسه ولی‌عصر (عج) به پایان رسانید و سپس دوره متوسطه را در دبیرستان شعله نی‌ریزی شروع و موفق...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید علیرضا حائم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
سر را به خدا سپرده بود و با قامتی چون کوه، استوار در مقابل پلیدی و پلید پروران ایستاده بود. آرزوی نوشیدن یک جرعه میناب از دست ساقی حق داشت که دوست پذیرایش شد و برخوان نعمت خود او را نشاند. او که در روز ۲۰ خردادماه سال ۱۳۴۴ در یک خانواده متدین و مذهبی، در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. وقتی روی ماهش را دیدند، لبخند بر لب‌های پدر و مادر نشست و با سپاس از...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید سید اسدالله اسلامی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد سيد اسدالله اسلامي »
بسم الله الرحمن الرحیم ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. گمان مبرید آنانی که در راه خدا شهید شده‌اند، مرده‌اند. خیر آنها زندگانی هستند که نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین(ع)، سلام برتو ای حسین(ع) شهید، شهادت می‌دهم که تو برای بر پا داشتن نماز و زکوه و امر به معروف و نهی از منکر قیام کردی. خدا لعنت کند امتی که تو را شهید کردند. خداوند لعنت کند قومی...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید محمد علی اشتیاقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد علي اشتياقي »
حکایت از رادمردی است که در سال 1339 در روستای مشکان در خانواده‌ای مذهبی و متدین و روحانی‌زاده، دیده به جهان گشود. مردی که در آینده‌ای نه چندان دور، سوختن، آب شدن و روشنایی بخشیدن را همچون شمع، سیره خود ساخت و ردای معلمی را به تن کرد. برای آماده شدن و پذیرفتن چنین مسئولیتی، دوره ابتدائی را در مدرسه ششم بهمن روستای مشکان سپری نمود. سپس به همراه 4 تن از همکلاسهایش، برای ادامه تحصیل به نی‌ریز...
رویای صادق
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای اصغر ماهوتی می‌گوید: قبل از عملیات من به مرخصی آمده بودم. شهید حسین منوری به نی‌ریز آمد و گفت: بچه‌ها منتظر بودند‌، عملیات می‌خواهد انجام شود‌. گفتم‌: کجا‌؟ گفت‌: در منطقه اروند‌، طرف فاو. گفتم بعید است‌!. بنظر نمی‌رسد آنجا عملیات شود. شدت آب طوری بود که هیچکس نمی توانست قبول کند که آنجا عملیات می‌شود. بهر حال ما به جبهه برگشتیم. شهید سرافراز تا مرا دید خوشحال شد‌. از او سؤال کردم. کجا می‌خواهد عملیات شود؟...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید کرامت الله موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید کرامت الله موسوی »
وقتی بهار لباس کوچ به تن می‌کند، لاجرم پرستوهای مهاجر نیز از ماندن سرباز می‌زنند و بدنبال بهار کوچ را انتخاب می‌کنند. سیدکرامت‌الله موسوی یکی از همان پرستوهای مهاجری است که درشهریور ماه سال 1339 درخانواده‌ای مذهبی، متدین وعشایری در اطراف شهرستان داراب بدنیا آمد. زندگی خاص عشایری وی و خانواده‌اش را برآن داشته بود که طعم شیرین زندگی را در کوچیدن از نقطه‌ای به نقطه دیگر بچشند. در شش سالگی کرامت‌الله بود که ضرورت تحصیل فرزندان باعث...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید قدمعلی کرمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید قدمعلی کرمی »
در کنار طاقچه می‌ایستم و به عکس تو خیره می‌شوم. نگاه آفتابی و مهربانت هنوز هم تن رنجور و خسته‌ام را جانی دوباره می‌بخشد و یاد زیبای در کنار تو بودن را برایم زنده می‌کند. قدمعلی، در تاریخ 1342/7/6 در روستای چنارزاهدان سرچهان از توابع شهرستان آباده، ـ قبلاً از توابع بخش آباده طشک نی‌ریز بودـ در یکی از مناطق کوهستانی و میان چادر عشایری پا به عرصه وجود گذاشت. از همان اوان کودکی یار و غمخوار پدر...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید اکبر اکبری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در معرکه برخاستن و نشستن شمشیرها و موج خون، آنگاه‌که حسین (ع) بر بالین علی‌اکبر خود رسید و چهره شبیه پیامبر (ص) را غرق در خون مشاهده کرد، صورت به‌صورت فرزند گذاشت و آهی سوزان از دل کشید. سوزش آه حسین (ع) آتشی بر دل‌های حسینیان زد که بعد از گذشت قرن‌ها و سال‌ها، به یاد آن لحظه‌ها هر دم آه می‌کشند و برای زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره علی‌اکبر حسین (ع)، فرزندان خود را به نام مبارک...